پایان دیدار مرگ برای تیم ملی فوتبال ایران که عملاً منجر به حذف ایران از لیست تیمهای صعود کننده به جام جهانی شد، آغاز مشکلآفرینیهای پیاپی برای برخی بازیکنان حاضر در زمین چمن ورزشگاه سئول بود که با دستبندهای سبز به میدان رفته بودند و این روند بعید به نظر می رسد با خط مشی قرار گرفته در دستور کار برخی جریانات، خاتمه خوشی داشته باشد. پس از آنکه شش بازیکن تیم ملی ایران در تونل ورود به زمین مسابقه ایران – کره جنوبی به یک بار با بستن مچ بندهای سبز حتی موجبات غافلگیری مسئولان فدراسیون را فراهم ساختند، این بازی که یکی از دیدارهای متفاوت برای مردم ایران نسبت به دیدارهای سالهای اخیر محسوب میشد، رنگ سیاسی به خود گرفت و علیرغم آنکه مسئولان فدراسیون فوتبال، این دستبندها را به نذر بازیکنان به حضرت ابوالفضل نسبت دادند، ابتدا خبرگزاریهای مطرح جهان و پس از آن رسانههای الکترونیک و مکتوب داخلی دولتی و نزدیک به دولت بر این موضوع که دستبندها در حمایت از میرحسین موسوی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بسته شده، تاکید کردند تا در نهایت کفاشیان نیز تلمیحاً این موضوع را به عنوان نفر فعلی اول فدراسیون تایید کند و یادآور شود که ملی پوشان ایران نباید وارد مسائل سیاسی می شدند چرا که شان تیم ملی بالاتر از این حرف ها است.پس از باز شدن دستبدهای سبز
از دست برخی بازیکنان و پوشیدن شدن این دستبندهای با نوارهای سفید بر دست سایر بازیکنان در بین دو نیمه برای جلوگیری از هر گونه شائبه سیاسی، توجه رسانهها به این موضوع افزایش یافت و رسانههای بیگانه، این اتفاق را دستمایه تولید اخباری متعدد قرار دادند که متاسفانه برخی رسانههای داخلی نیز پس از پایان این دیدار با طرح اینکه علت شکست تیم ملی، این رفتار بازیکنان پیرامون بستن دستبندهای سبز بوده (!) و تاکید بر برخورد با جریان مذکور، به این اتفاق ساده در این شرایط حساس دامن زده و هیزم در آتش دشمن ریختند تا تنها یک عده را از گزند عوارض چنین شکست بزرگی برهانند.
این مطبوعات داخلی حتی مدعی شدند این بازیکنان تیم ملی برای بستن دستبندهای سبز ارقامی را دریافت کرده بود که در پاسخ به این ادعای غیرقابل، تنها باید پرسید بازیکنان مذکور که هریک از داراییهای هنگفتی برخوردار هستند، در مقابل چه رقمی حاضر شدهاند، آینده حرفهایشان را به خطر بیاندازند و آیا اصلاً طرح این ادعا با عقل و منطق سازگاری دارد؟!
شبکه تلویزیونی BBC که این روزها به یکی از رسانههای خط دهنده در اتفاقات اخیر داخلی مبدل شده، با تکیه بر همین مطالب در خبری شیطنتآمیز که پس از انتشار توسط رئیس فدراسیون صحتش رد شد، مهدی مهدوی کیا، علی کریمی، حسین کعبی، جواد نکونام، مسعود شجاعی و محمد نصرتی را محروم شده، تلقی کرد ولی با این حال متاسفانه برخی اشخاص بدون توجه به این مسائل، مسیر خود را در پیش گرفته و در جریانسازی، چهار تن از این بازیکنان را دیروز و امروز بازنشسته کردند تا این مسئله نیز دستمایه برای بهرهبرداری عدهای از رسانههای خارجی شود.
برخی رسانهها که به علی دایی سرمربی اسبق تیم ملی به واسطه جوانگرایی میتاختند، با اتفاقات به وقوع پیوسته، یک شبه حامی این حرکت وی شده و برای خداحافظی به چهار بازیکن تیم ملی که بر حسب اتفاق سه تن از آنها دستبند سبز بر دست داشتند، با هدف باز شدن فضا جهت حضور چهرههای جوان و همچنین عدم تکرار آنچه بر سر دایی در پیراهن تیم ملی آمد، تعارفی اجباری زدند!
در این مطالب عنوان شده علی کریمی که 31 ساله شده و مهدی مهدوی کیا که در حال عبور از 32 سالگی است و همچنین وحید هاشمیان 33 سالگی وقت خداحافظی شان از فوتبال ملی فرارسیده و به این لیست حسین کعبی 24 ساله به عنوان (!) نیز به عنوان بازیکنی که هنگامه وداعش با تیم ملی است، افزوده گردیده تا برای نخستین بار یک جریان خبری برای کنار گذاشتن چهار بازیکن از فوتبال ملی با تبیین منطقی غیرقالب درک به راه افتاده و این گروه آلت دست رسانههای بیگانه شوند.
مسلماً ضرورت ایجاب میکند برابر هر رفتاری، موضع گیری منطقی توسط مسئولان امر اتخاذ شود اما اینکه عدهای خود را قیم ورزش یا فوتبال به آن بخشی از آن و یا حتی قهرمانان به عنوان موتورگرداننده فوتبال در سطوح ملی و باشگاهی بدانند و به گونهای رفتار کنند که رسانههای بین المللی بتوانند چنین برداشتی کنند که برخی ملیپوشان پرسابقه، از ناحیه مچ دست اعدام شدهاند(!) و به خاطر بستن یک دستبند ساده، متحمل هزینههایی شدهاند.
در این چهارچوب باید اجازه داد این ستارههای فوتبال ایران که با پیراهن تیم ملی بارها برای کشورمان افتخارآفرین شده و دروازه حریفان را باز کردهاند، همچون سایر بازیکنان سابق تیم ملی در روندی طبیعی از فوتبال کنارهگیری کنند و با شتابزدگی و رفتارهای کودکانه، هزینههای مضائفی را به فوتبال و ورزش در سطوح ملی تحمیل نکرد که جبران آن ناممکن یا دشوار باشد.