از آنجا که هنوز قطبی سبک یا فلسفه خود را در مدت حضور در ایران به اثبات نرسانده است، این نگرانی وجود دارد که این تجربه ذیقیمت بدون استفاده بماند!
ورزشگاه ملی منامه در 10 سال گذشته هرگز برای ایرانیان خوش یمن نبوده است و جالب اینکه در همه این 10 سال مربیان تیم ملی بعد از کسب نتیجه ضعیف در این کشور مورد حمله قرار گرفتهاند. امروز هم در بر همان پاشنه میچرخد و با یک شکست در یک بازی دوستانه، سیل تحلیلهای منفی روانه تیم ملی و سرمربی آن شده است. جالب اینکه در این میان کلیت فوتبال ایران نیز زیر سوال رفته و برخی کارشناسان عقیده دارند ما در آسیا دیگر مدعی نیستیم، حال آنکه این فقط یک مسابقه تدارکاتی بود. دیداری که سرمربی تیم ملی باید بعدها ثابت کند که از آن بهره لازم را گرفته است.
سندرم بحرین
اینکه چرا ایران کمتر توانسته مقابل تیم بحرین، نمایش مناسبی مقابل بحرین داشته باشد، احتمالاً همچنان به ریشههای روانی باخت تاریخی ما با بلاژویچ در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2002 بازمیگردد. از آن روز تا به حال ما مقابل بحرین و تیمهای در این رده، مثل عمان و اردن عذاب کشیدهایم و شکستهایی را مقابل آنها تجربه کردهایم. جالب اینکه فصل مشترک تمام این تیمهای عربی، سبک سرعتی و نزدیک به اروپای شرقی آنها بوده است. بحرین در بازی دیروز مقابل ایران، به همان سبک بازی میکرد. آنها یک تیم هماهنگ و پرقدرت بودند که هرگز مقابل ایران پا پس نکشیدند. ماچالا در بحرین همان کاری را کرده که با عمان کرده بود. تیمی که در جام ملتهای 2004 به شدت ایران را عذاب داد. این مربی با آشنایی به سبک فوتبال ایران همواره باعث آزار ما شده است. قبل از بازی هم مشخص بود که دیدار با بحرین برای ما چندان راحت نیست. به خصوص که ما سه بازیکن درجه اول خود را به همراه نداشتیم. با این حال، نکته مهم این است که سرمربی تیم ملی، از این مسابقه به نتایج عینی رسیده باشد. شاید اگر سرمربی تیم ملی ایران، گاس هیدینک بود، مطمئن بودیم که او از این شکست، بهره کافی را میبرد اما از آنجا که هنوز قطبی سبک یا فلسفه خود را در مدت حضور در ایران به اثبات نرسانده است، این نگرانی وجود دارد که این تجربه ذیقیمت بدون استفاده بماند، که البته به قول قدیمیها و مثل همیشه انشاءالله که بز است!