اصرار بر استفاده از علیرضا حقیقی در بازی چهارم و بازی دادن به ممدوتال که در تمرینها هیچ حس اعتمادی را برانگیخته نکرده بود خیلی زود نشانههایش را بروز داد و پرسپولیس بهخاطر ضعف همین نفرات 2 گل خورد تا شیرازه تیم از هم بپاشد.
برای قدعلم کردن دوباره چنین تیمی که بهشدت درگیر بحران است و بازیکنانش فوقالعاده بیروحیه به نظر میرسند شوک لازم بود که استیلی خواست با دو تعویض همین شوک را وارد کند که اولی یعنی ورود نورمحمدی اتوبان خط دفاعی را ترمیم کرد و جواب لازم را گرفت اما دومی یعنی منصوری جواب نداد. حضور محمد منصوری در دفاع راست نمیتواند توجیه عاقلانهای داشته باشد یا دوباره متمایل کردن کریمی به کنارهها عجیب به نظر میرسد اما در نیمه اول تیم کار را به تساوی کشاند تا همه به نیمه دوم امیدوار شوند.
اما نیمه دوم از نیمه اول هم بدتر بود و اشتباه بزرگ استیلی در نیمه دوم نشانههایش را بروز داد چرا که وقتی تیم برای حرکت بزرگتر و رسیدن به گل برتری نیاز به یک نیروی عظیمتر داشت، استیلی دو تعویضش را سوزانده بود و نمیتوانست کار خاصی انجام دهد. در بین نیروهای تهاجمی تازهنفس یک حمید علیعسگری نیمه آماده مانده بود و یک روحا... سیفاللهی جوان که بعید بود در آن فشار روانی و شرایط بازی کاری کند. پرسپولیس در شروع نیمه دوم آن تیم 15 دقیقه پایانی نیمه اول نبود و ضعف بدنی تیم اجازه نداد تیم استیلی چند دقیقه متوالی روی دروازه حریف حملهور شود. برای تغییر در این حالت منفعل یک علی عسگری مانده بود که آن هم به زمین آمد اما شکل بازی پرسپولیس شکل درستی نبود. از هم گسیختگی خطوط در 30 دقیقه پایانی آنقدر زیاد بود که نمیتوانستی باور کنی این تیم یک تاکتیک مشخص دارد تا از روی یک کار گروهی به گل برسد. پرسپولیس اصلا هارمونی نداشت و خلاقیت در بین بازیکنان بهشدت کمرنگ شده بود بهطوری که در تمام نیمه دوم فقط یکی دو موقعیت نصفه و نیمه بهدست آورد و بهراحتی آنها را هدر داد. با اخراج علی کریمی از همگسیختگی خطوط بیشتر هم شد و میشد بهراحتی حدس زد که پرسپولیس فقط با یک اتفاق، خوش شانسی و اشتباه عجیب حریف به گل برتری خواهد رسید؛ اشتباهی که حتی از گلر و مدافعان ضعیفترین تیم لیگ برتر هم سر نزد!
***
بازی به بازی ترکیب پرسپولیس تغییر میکند اما هر بار این تیم راحت گل میخورد و سخت به گل میرسد. هر مسابقه که میرسد کادر فنی چهار پنج تغییر و چند جابجایی در تیم خود ایجاد میکند اما همیشه این پرسپولیس است که گل اول را میخورد و در چهار بازی ابتدایی هیچ گاه از حریفش جلو نیفتاده است حتی در برابر رقیبی که با 4 گل از ملوان شکست خورده بود.
برخی بازیکنان هر مسابقه دچار اشتباهات فردی میشوند که اصلا ربطی به ناهماهنگی و شعار هوادار ندارد اما در کمال تعجب باز هم در بازی بعد به ترکیب اصلی میرسند. خط دفاع پرسپولیس و دروازهبانش با ثبت رکورد 7 گل خورده در چهار بازی کولاک کردهاند و عجیب اینکه تقریبا بیشتر این گلها با اشتباه فردی بازیکنان رقم خورده که هر کدام ادعای حضور در ترکیب اصلی تیم ملی را دارند. وضعیت بدنی بیشتر بازیکنان خوب نیست و در هر مسابقه نشانههای این ناتوانی جسمی در دقایقی طولانی دیده میشود. بازیکنان پرسپولیس به شدت کم روحیه و به هم ریختهاند و همین باعث شده بسیاری از آنها مقابل ضعیفترین تیم لیگ هم خودشان را ببازند و خیلی سخت دوباره قد علم کنند. همین اتفاق باعث شده کیفیت فنی بسیاری از بازیکنان به شدت نزول کند تا جایی که بعضی نفرات حتی نیمی از آنچه پیشتر نشان دادهاند را ارائه نمیکنند.
در مورد کادر فنی و شخص حمید استیلی هم میتوان به نکات بسیاری اشاره کرد از جمله اینکه او هنوز ترکیب اصلی را نشناخته چرا که توانایی بازیکنان خود را نمیشناسد. هر چند بعضی از این بازیکنان سه یا چهار سال پیش با نظر مستقیم استیلی به پرسپولیس آمدند و این مربی سابقه همکاری با بعضی از آنها را دارد اما انگار او توانایی نفراتش را نمیشناسد. تغییرهای عجیب و تعویضهای نامفهوم که بعضا به بهتر شدن شکل تیمی و البته تغییر نتیجه نینجامیده نشان میدهد استیلی آنالیز درستی از تیم خود ندارد و همین مساله در هر بازی نشانههایش را بروز میکند. ماحصل این نقطه ضعف حس عدم اتحاد بازیکنان به سرمربی خویش است، اتفاقی که الان بین بیشتر بازیکنان و حمید استیلی رخ داده و البته هفته به هفته قوت میگیرد.
علیرضا حقیقی در ثانیه 40 بازی توپ را از روی سر مدافعان خودی مشت میکند و سر جایش میایستد تا بازیکن خارجی مس سرچشمه از فضای پشت سر او توپ را به درون دروازه بفرستد! 21 دقیقه بعد مدافع خارجی پرسپولیس در نقش بازیکن مس سرچشمه توپ را با سر به آنها میسپارد، ضربه نه چندان محکم آنها را حقیقی باز هم دفع میکند و مثل گل اول توپ خیلی فاصله نمیگیرد و درست زمانیکه توپ به سامره میرسد حقیقی با پا برای مهار آن میرود! و به همین سادگی پرسپولیس گل دوم را میخورد.
در این لحظه علی کریمی کفزنان به سمت
نیمکت تیمش میرود و اعتراض خود را اعلام میکند. شاید کاپیتان پرسپولیس
ترسیده بود که با ادامه این روند دروازه حقیقی برای سه چهار بار دیگر باز
شود. استیلی هم پس از 31 دقیقه متوجه چیدمان اشتباهش شد و ممدوتال و محمد
را تعویض کرد اما آیا بهتر نبود حمید علیعسگری به جای محمد و زودتر از
دقیقه 66 به میدان میآمد. به هر حال باید منتظر ترکیب متفاوت پرسپولیس در
بازی با نفت آبادان باشیم.
کریمی به جای چه کسی اخراج شد؟
شاید
تقصیر علی کریمی است که همبازیانش در پرسپولیس را عادت داده که در همه جای
زمین حاضر باشند. در آخرین نقطه دفاعی ضربه بزند و پس از 20-15 ثانیه در
18 قدم حریف هم دیده شود، به کنارهها برود و سانتر کند، کرنر بزند یا اوت
پرتاب کند. طبیعی است چنین بازیکنی و با وجود همه انتظارهایی که از او
میرود برای لحظهای مرتکب خطا شود. علی کریمی در دقیقه 78 بازی با مس
سرچشمه به دلیل خطا از پشت روی بازیکن حریف با کارت قرمز مستقیم داور مواجه
شد.
وقتی او اخراج شد همه به غیبتش در
بازی بعد اشاره کردند و اینکه پرسپولیس نمیتواند خلأ او را به طور کامل
برطرف کند اما هیچ وقت این بحث مطرح نشد که کریمی در آن لحظه جای کدام
بازیکن را پر کرده بود که مجبور به خطا شد. در آن لحظه هافبک دفاعی
پرسپولیس کجا بود؟
شاید اخراج کاپیتان پرسپولیس بیربط
به چیدمان اشتباه استیلی در ابتدای بازی نبود و اگر او به خاطر ارنج غلطش
مجبور به تعویض دو بازیکن در دقیقه 29 نمیشد شاید چنین فشاری هم به کریمی
نمیآمد.
پرسپولیس بدون کریمی مقابل نفت آبادان
شاید تلختر از نتیجه بازی با مس
سرچشمه و اتفاقات تکراری سکوها در کرمان برای حمید استیلی، اخراج علی کریمی
بود. حالا او در یکی از سختترین شبهای دوران مربیگریاش آمادهترین
بازیکن خود را در اختیار ندارد. آن هم در مسابقهای که بیش از هر زمان دیگر
به پیروزی نیاز دارد البته بودن کریمی تنها، هیچ تضمینی برای موفقیت نیست
همان طور که تا الان و در 4 بازی گذشته چنین بوده است اما بدون شک از آنجا
که کریمی محور حرکات و برنامههای تیمش است و سکوها هم در همین 4 هفته فقط
او را تشویق و دلخوش به حرکاتش بودند غیبتش مشکلساز خواهد شد مگر اینکه
پرسپولیس در همان دقایق ابتدایی موفق به باز کردن دروازه نفت آبادان شود تا
فشار روانی از تیم کاسته و به تبع آن سکوها هم به جای اعتراض تشویق کنند.
به هر حال آزمون و شبی سخت در انتظار استیلی است. محرومیت علی کریمی و نبودن او کار را برای پرسپولیس سختتر میکند.
آزموده را آزمودن خطاست
حقیقی
که معمولا عادت دارد پس از دریافت هر گل به خط دفاعش اعتراض کند، خودش را
در هفت گلی که خورده چقدر مقصر میداند؟! مثلا به خودش زحمت داده که یک بار
این 7 گل را مرور کند؟ پرسپولیسیها باید خوشحال باشند که یک میثاق
معمارزاده آماده و باانگیزه هم هست که جای حقیقی درون دروازه بایستد وگرنه
معلوم نبود پرسپولیس تا پایان فصل چند بار دروازهاش باز میشد.
حمید استیلی اگر شیث رضایی، نوری، محمد و نورمحمدی را به خاطر یکی دو اشتباه نیمکتنشین میکند یا مازیار زارع را به دلیل مسائل انضباطی به کرمان نمیبرد چرا تا این حد به حقیقی فرصت میدهد آن هم در پست حساس دروازهبانی؟ از قدیم گفتهاند آزموده را آزمودن خطاست و دیکته نانوشته غلط ندارد. پس حالا که عملکرد حقیقی را در 4 بازی دیدیم، یک بار هم به معمارزاده فرصت بدهیم تا دیکتهاش را بنویسد.
اگرمی خواستیم بدبین باشیم ادعا
میکردیم استیلی با خودش هم لج میکند اما دستیاران او و به خصوص سعید
عزیزیان چه نقشی دارند؟ استیلی طی دو فصل گذشته، حشمت مهاجرانی را کنارش
داشت و به حرفهایش گوش میکرد چون او خیلی رک نقطه نظراتش را در مورد تیم
میگفت. اما امروز سومدیک یا عاشوری چقدر فرصت اظهار نظر دارند؟ استیلی اگر
به تکرار اشتباهش اصرار کند شاید روزهای سختتری در انتظارش باشد.