مرجع خبری پرسپولیس

اخبار باشگاه مدیران مربیان بازیکنان مسابقات تمرینات لیگ برتر مصاحبه ها تحلیل فنی حواشی نیکبخت زارع باقری نوری توره کریمی جادوگ

مرجع خبری پرسپولیس

اخبار باشگاه مدیران مربیان بازیکنان مسابقات تمرینات لیگ برتر مصاحبه ها تحلیل فنی حواشی نیکبخت زارع باقری نوری توره کریمی جادوگ

براى مردى که خودش را دوست ندارد ...

ماجراى حضور على پروین در تیم دسته اولى کوثر که حالا در آستانه سقوط به لیگ دسته دوم است هنوز ادامه دارد و على رغم صحبت هایى که این روزها در مورد منتفى شدن این امر مطرح مى شود اما ظاهراً هنوز این پروژه پیگیرى مى شود و نزدیکان پروین هر روز تلاش مى کنند آخرین خبرهاى این اتفاق را در اختیار رسانه هاى ورزشى قرار دهند.
اینکه على پروین قصد دارد مجدداً پس از دورى از پرسپولیس با تیم جدیدى به فوتبال برگردد به هیچ وجه موضوع تازه اى نیست. او در دوره قبل جدایى از پرسپولیس سراغ تیم آذربایجان رفت و براى خنثى کردن برخى اقداماتى که در پرسپولیس شکل مى گرفت، تیمش را در رقابت هاى زیر گروه لیگ دسته اول هدایت کرد.
هر چند پروین در تیم آذربایجان به توفیقى دست پیدا نکرد و نتوانست این تیم را به رده هاى بالایى فوتبال ایران برساند اما به خوبى توانست از حواشى این تیم بزرگترین ضربه را به پرسپولیس بزند و زمینه ناکامى و برکنارى وینکو بگوویچ را فراهم کند. على پروین که قبل از هر اقدامى عنوان مى کند براى خدمت به فوتبال و ساختن تیمى قوى وارد کارزار مى شود نه تنها در تیم آذربایجان بلکه در بازگشتش به پرسپولیس هم نتوانست به مربیان و کارشناسان و اهالى فوتبال نشان دهد که تیمدارى یعنى چه . حالا او مى خواهد این بار با تیم کوثر مجدداً به فوتبال برگردد و همانطور که در مصاحبه هاى چند هفته اخیرش نیز اعلام کرده است به دنبال یاد دادن اصول درست تیمدارى به باشگاه ها و تیم هاى لیگ برتر است. او این بار مى خواهد با تیمى که از آذربایجان هم پایین تر بود به مربیان جوان یاد بدهد که ساختن تیم یعنى چه .
آنهایى که طى یک هفته اخیر روزنامه هاى ورزشى را با دقت مرور کرده اند به خوبى دیده اند که هر روز مصاحبه اى از على پروین در روزنامه ها به چاپ رسیده که رنگ و بویش کاملاً مشخص است.
او در طول ۳ روز گذشته همواره یکى از تیترهاى روى جلد روزنامه هاى ورزشى را به خود اختصاص داده است. این در حالیست که او در طول ماه هاى گذشته به ندرت مصاحبه مى کرد و در طول یک هفته حتى یک مصاحبه هم از او مشاهده نمى شد. اینکه چه اتفاقى افتاده است که على پروین در روزهاى پایانى فصل به فکر مصاحبه و مطرح کردن خودش افتاده است سؤالیست که باید جوابش را در تیمدارى وى براى فصل آینده جستجو کرد.
طبیعتاً زمانى که پروین وارد رسانه هاى ورزشى مى شود مى تواند با استفاده از دوستانى که در برخى روزنامه ها دارد جو را به سود خودش تغییر دهد و برنامه هایش را به اجرا درآورد. اقدامى که طى چند روز گذشته نمود عینى به خود گرفته است و هر روز شاهد اظهار نظرهاى جدیدى از وى در برخى روزنامه ها هستیم. جالب اینکه على پروین برخلاف گذشته که در اکثر مصاحبه هایش به منتقدانش و مخالفانش پاسخ مى داد این بار اعلام کرده است علیه کسى صحبت و موضعگیرى نخواهد کرد. این نشان مى دهد که او براى بازگشت به فوتبال اشتیاق زیادى دارد و نمى خواهد کسى را از این موضوع ناراحت کند تا شاید به راحتى بتواند به هدفش برسد.
البته او هنوز به درستى نمى داند که پرسپولیس فصل آینده چه وضعیتى خواهد داشت و چه کسى مدیرعامل باشگاه خواهد بود. شاید به همین خاطر باشد که طى روزهاى گذشته بحث حضورش در تیم نه چندان مطرح و قدرتمند کوثر را مطرح مى کند و از حضور بازیکنانى خبر مى دهد که در حال حاضر در بوندس لیگا بازى مى کنند.
آیا براستى این یک واقعیت در فوتبال است که على کریمى از بایرن مونیخ به تیم کوثر برود؟ آیا اینها به راه انداختن تبلیغات رسانه اى براى مطرح شدن یک اتفاق تازه در فوتبال نیست؟
على پروین که هواداران ودوستدارانش او را سلطان خطاب مى کنند به عنوان پرافتخارترین مربى پرسپولیس حالا مى خواهد در قلمرواش سقوط کند و به یک تیم رده پایین برود که وضعیت
نهایى اش هنوز مشخص نیست. على پروین که یک مرد بزرگ در فوتبال ایران است و باید جایگاهش را حفظ کند این روزها به فکر خودش نیست و تنها به فکر بازگشت است. حالا چطور و با چه جریاناتى مى خواهد برگردد اصلاً مشخص نیست.
براى او فعلاً مهم این است که هر روز در روزنامه ها مطرح باشد و عکسش روى جلد چاپ شود تا شاید مسؤولان و
دست اندرکاران حواسشان به او باشد و بتوانند زمینه بازگشتش را فراهم کنند.
به نظر مى رسد این بار على پروین مى خواهد قبل از اینکه پرسپولیس به فرد دیگرى واگذار شود خودش آن را در اختیار بگیرد تا دیگر مجبور نشود براى بازگشت به این تیم هزینه هایى را نیز متحمل شود. حضور دوستان حمید استیلى و رابطه اى که قبلاً پروین با شاگرد خود داشته است، شانس بازگشت سرمربى و مدیرفنى سرخپوشان را افزایش داده است اما بازیهاى سیاسى که این روزها در پرسپولیس اتفاق مى افتد رویى ندارد و مشخص نیست چه اتفاقى خواهد افتاد.
شاید همین امر باعث شده است که على پروین کمى با احتیاط و دست به عصا حرکت کند و نام کوثر را بیشتر از پرسپولیس بیاورد.

در حاشیه دیدار تیم های پرسپولیس و فولاد خوزستان

دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس تهران و فولاد خوزستان در حالی با نتیجه 2 بر یک به سود پرسپولیس به پایان رسید که 15 هزار تماشاگر برای تماشای این مسابقه به ورزشگاه آزادی آمده بودند.

در این دیدار فولاد برای بقا در لیگ برتر برابر پرسپولیس به میدان آمده بود اما در نهایت با قبول این شکست فاصله اش با تیم چهاردهم جدول رده بندی به 5 امتیاز رسید.

در زیر حاشیه های دیگر این مسابقه را می خوانید :

* قبل از آغاز مسابقه حسین کعبی به سمت نیمکت تیم فولاد رفت و قبل از حضور در زمین با یاران سابقش دیدار کرد.

* مدیران عامل دو باشگاه پرسپولیس و فولاد، محمد مایلی کهن، حامد کاویانپور، پژمان جمشیدی، مهدی هاشمی نسب، احسان خرسندی و سعید راد از روی سکوها این دیدار را تماشا کردند. ضمن اینکه افشین پیروانی مربی تیم ملی با تاخیر وارد ورزشگاه آزادی شد.

* تماشاگران حاضر در استادیوم بیش از توجه به این دیدار پیگیر نتایج مسابقه سایپا برابر پیکان و استقلال اهواز با پاس بودند و تعدادی از آنها با شنیدن خبر شکست سایپا خوشحالی کردند.

* عدم حساسیت این دیدار باعث شد تماشاگران کمتر پرسپولیس را تشویق کنند اما در حالیکه این تیم با 2 گل از فولاد پیش بود در بخشی از استادیوم تعداد معدودی از تماشاگران علی پروین سرمربی قبلی این تیم را تشویق می کردند.

* حسین کعبی پس از آنکه به تیم سابقش گل زد خوشحالی نکرد اما ضربه ای که با پا به پرچم کرنر زد از سوی داور با کارت زرد مواجه شد.

* کادرفنی تیم فولاد به گل دوم پرسپولیس اعتراض شدیدی داشتند و در این صحنه ایناسیو سرمربی فولاد با ضربه ای محکم بطری آبی را به سمت زمین مسابقه زد.

* ادامه اعتراض های کمک مربی فولاد با تذکر جدی داور و داور چهارم همراه شد و حتی محسن قهرمانی به وی گفت در صورت ادامه اعتراضاتش اخراج خواهد شد.

* یکی از دوربین های تلویزیونی مدام در کنار دنیزلی قرار داشت و در یک صحنه برای عبور سیم این دوربین، سرمربی پرسپولیس مجبور شد حرکاتی را انجام دهد که بسیار جالب توجه بود.

* کریم باقری کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس که در این دیدار به عنوان هافبک دفاعی به میدان رفته بود به دلیل مصدومیت در دقایق پایانی زمین مسابقه را ترک کرد.

* پس از تعویض کریمی باقری ، بازوبند کاپیتانی پرسپولیس برای دقایقی درون دروازه افتاده بود تا اینکه در چند دقیقه پایانی و پس از تعویض ابراهیم اسدی این شیث رضایی بود که بازو بند را به بازو بست

پرسپولیس زلزله 2-0فولاد

مرجع خبری پرسپولیس: تیم فوتبال پرسپولیس تهران از هفته بیست و ششم رقابتهای لیگ برتر در پایان نیمه اول مقابل تیم فولاد خوزستان با نتیجه دو بر صفر به برتری دست یافت.

گلهای تیم پرسپولیس را حسین کعبی در دقیقه16 و حسین بادامکی در دقیقه 39 به ثمر رساندند.

از نکات جالب توجه این دیدار حضور محمد حسن انصاری فرد مدیرعامل باشگاه پرسپولیس و محمدمایلی کهن(عضو احتمالی آینده هیئت مدیره پرسپولیس) در جایگاه ویژه استادیوم آزادی است که به تماشای این مسابقه می پردازند.

ترکیب اولیه پرسپولیس: مهدی واعظی. ابوالفضل حاجی زاده. شیث رضایی. الونگ الونگ. فرزاد آشوبی. کریم باقری. ابراهیم اسدی. علیرضا واحدی نیکبخت. حسین بادامکی. حسین کعبی. مهرزاد معدنچی

۳ پرده متفاوت و شنیدنى از مدیرعاملى انصارى فرد

پرده اول: دیروز


باید ۴۵ بهار را در زندگیش دیده باشد،اصلیت اش به شهرستان مرند مى رسد اما گفته مى شود که در منطقه جماران، باغ امیر سلیمانیه به دنیا آمده است و بعد از شش سال زندگى در آنجا به خیابان پیروزى آمدند. دوران کودکى را در باغى پنجاه هکتارى مى گذراند پدر مؤمن و مذهبى اش در آنجا یک اتاق داشت و به آشپزى مشغول بود. پدر محمدحسن بسیار نسبت به مسائل مذهبى حساس بود محمدحسن که فارغ التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران است در سال ۱۳۵۶ به نوجوانان شاهین پیوست و البته قبل از آن در تکاور سابقه بازى داشت، مربى آن دورانش کسى جز برادرش عباس نبود. چندى نگذشت که به تیم بزرگسالان راه یافت که »وان بالکن« هلندى مربى آن زمانش بود و بازیکنانى نظیر ناصر حجازى، عبداللهى، بهزادى و مظلومى عضو آن تیم بودند. دوباره به تکاور بازگشت و در سال ۱۳۶۴ به تیم ملى دعوت شد، علت این جابه جایى هم مسئله اى جز رفاقت با بچه محل هاى خود نبود و ضمن اینکه در آن زمان فوتبال چندان رونق نیز نداشت. در جام قدس با محمد پنجعلى در تیم »تهران ب« بازى کرد و در یکى از بازى ها چشمان تیزبین على پروین او را دید و پسندید تا در پرسپولیس بازى کند. از سال ۶۴ تا ۷۰ هم مرتب به تیم ملى دعوت شد و در یک مقطعى هم ترجیح داد در آن نباشد. اخلاق محمدحسن واقعاً متفاوت است، او داراى یکسرى اصول خاص خودش است که برخى از مسائل را نمى تواند قبول کند، تیم ملى را هم به خاطر درگیرى با مربى رها نمود. جالب اینکه مربى آن زمان کسى جز پرویز دهدارى نبود و مثل اینکه چون به او مى گفتند که با این بازیکن نباش یا با فلانى گرم بگیر، برایش غیر قابل تحمل مى نمود. خودش در اظهارنظرى گفت:«مثلاً مى گفتند نباید با محمد پنجعلى صحبت کنى. دست آخر هم گفتند یا تیم ملى یا پنجعلى، که من پنجعلى را انتخاب کردم. یادم هست بازى آسیایى سئول بود که من به این خاطر از تیم ملى خط خوردم« اما پس از آن بازى ها او دوباره به تیم ملى دعوت شد و تا سال ۱۳۷۰ و در سن ۲۹ سالگى از فوتبال خداحافظى کرد. پس از آن بدنبال مربیگرى و کلاس هاى آن رفت و مدرک A را دریافت کرد و به تیم پارت سازان مشهد پیوست، سپس مربى بزرگسالان فتح شد و همچنین مربى تیم هاى پایه اصفهان در لیگ ۲ هم شد. زمانى که در پارت سازان بود صفایى فراهانى، رییس فدراسیون وقت فوتبال به او زنگ مى زند و مى گوید که شانزده مربى براى تیم ملى فوتسال کاندیدا هستند که وى جزو آن دسته است و وى نظرش این بود که محمدحسن به عنوان مربى کارش را زیر نظر هرمانس هلندى آغاز کند و بعد از ۳ ماه عنان کار را در دست گیرد.


در دوران سرمربیگرى محمدحسن در تیم ملى فوتسال او هیچگاه نباخت و همیشه مقام قهرمانى را براى خود داشت. تیم ملى همین گونه مى برد و دیگران فکر مى کردند که به همین آسانى فوتسال قهرمان خواهد شد، قصد داشتند که مشاور برزیلى را به او تحمیل کنند و دست آخر هم به خاطر همین قضایا کنار کشید و فوتسال بعد از ۷ سال نتوانست قهرمان شود. او دورانى را در سکوت مطلق گذراند و بیشتر به کارهاى شخصیش پرداخت.


پرده دوم: امروز



یک روز محمدحسن دید گوشى موبایلش زنگ مى خورد، آن زمان مثل امروز نبود که گوشى اش را بر ندارد و بى تفاوت شماره ها را ورانداز کند، شماره حک شده بر صفحه موبایل نشان مى داد از تلفن ثابت استفاده شده، سلام کرد و آقایى با صداى احترام برانگیز گفت که از دفتر مهندس على آبادى، رییس سازمان تربیت بدنى کشور تماس مى گیرد و وى مى خواهد با محمدحسن صحبت کند، سابقه دوستى این دو به سال ۱۳۶۶ برمى گردد که على آبادى معاون جنگ بنیاد مستضعفان بود و همان موقع پرسپولیس زیرنظر بنیاد اداره مى شد و حتى رییس فعلى تربیت بدنى در یک دوره اى به عنوان سرپرست تیم پرسپولیس فعالیت مى کرد. محمد على آبادى سلام و احوالپرسى مى کند و برخورد بسیار گرمى با محمدحسن انجام مى دهد و به او مى گوید که خود را براى کمک به پرسپولیس آماده نماید.با حکم مهندس على آبادى ۵ نفر به عنوان مدیرعامل پرسپولیس معرفى مى شوند که نام هاى فداحسین مالکى، نژادفلاح، سعیدلو، انصارى فرد و محمد مایلى کهن در آن قید شده است و وظیفه داشتند کشتى توفان زده پرسپولیس را به ساحل آرامش برسانند. در این بین آنها تصمیم گرفتند که مدیرعامل را از میان خود برگزینند و به همین منظور جنگ قدرتى از درون آغاز شد، مایلى کهن شانس اصلى مدیرعاملى به حساب مى مد اما حمایت یکى از اعضاى پرنفوذ هیأت مدیره اوضاع را به نفع محمدحسن تغییر داد تا این انتخاب به استعفاى مایلى کهن بینجامد و اوضاع تا حدودى پر تنش ادامه یابد. محمدحسن در نخستین پروژه تبلیغاتى پاى بایرن مونیخ و ستارگان بزرگش را به تهران باز کرد. ارزش این کار تا بدان حد بود که به دلیل ملاحظات سیاسى هیچ حریفى براى تیم ملى یافت
نمى شد. او براى انجام این کار بزرگ بارها به مسؤولان بایرن ایمیل زد و طى یک قرارداد آمدن آنان را مسجل کرده و حتى همه کارها از جمله بلیت فروشى به عهده باشگاه بود. محمدحسن به پرسپولیس «با ابهت» و «بزرگ» معتقد است و براى همین اسباب این بزرگى را فراهم آورد. تیم آن روزهاى پرسپولیس با سرمربیگرى على پروین به تیمى ضعیف و شکننده تبدیل شده بود و محمدحسن براى از بین بردن عدم اعتماد به نفس و عبور از پروین باید سرمربى بزرگى را به تهران مى آورد. در نخستین قدم «سنول گونش» را به پاى میز قرارداد کشاند و تا هفته ها به سوژه روز مطبوعات و رسانه ها تبدیل شد. این اعلام موجب شد که خیلى از دلال ها و واسطه ها در جهت برهم زدن این انتقال دست به کار شوند و محمدحسن قول داد تا زمان قطعى شدن، دیگر نامى از سرمربى جدید نبرد. او در خفا با آرى هان به توافق رسید و توانست این مربى بزرگ هلندى و اسطوره اى را به تهران بیاورد و با او تا فینال جام حذفى هم بیاید اما به علت غیبت هاى فراوان و تذکرهاى متعدد عذر او را خواست و به کشورش بازگرداند. در مرحله بعد با مصطفى دنیزلى به توافق رسید و توانست با ارایه بازى هاى زیبا و تماشاگرپسند، دوران جدیدى را براى باشگاه رقم بزند. هر چند پرسش هاى فراوانى درباره عملکرد این مدیرعامل جوان وجود دارد اما باید اذعان داشت که او توانسته تا اندازه اى غرور و اعتماد به نفس را به میان بازیکنان و هواداران دو آتشه پرسپولیس بازگرداند اما این همه ماجرا نیست و به نظر مى رسد روزهاى سختى در انتظار محمدحسن است.


پرده سوم: فردا


محمدحسن با فعالیت هایش مورد تأیید بسیارى از مردم و مطبوعات قرار گرفته و این موضوع کوچکى برایش نباید باشد. او توانسته قلب میلیون ها هوادار را به سمت خود بکشاند تا مهر تأییدى بر مدیریت و انتخاب هایش داشته باشد. خیلى از افراد به پرسپولیس آمده اند و رفته اند اما هیچکدام همچون محمدحسن تا این حد مورد وثوق نبوده اند و پرسپولیس را به این آرامش و ثبات نرسانده اند، هنر او دورى از حاشیه و دقت در بعد فنى است چراکه محمدحسن از جنس فوتبال است. او
مى فهمد که تلاش مصطفى دنیزلى قابل تقدیر است و چگونه توانسته تحول اساسى در فوتبال »دیمى« پرسپولیس بوجود بیاورد، او خود فوتبالیست بوده و مى داند که چه مرارت ها و مشقت هایى لازم است که بازیکنان یک تیم به اعتماد به نفس برسند و حاشیه در چنین تیم هاى بزرگى به حداقل برسد اما گویى همه چیز مى خواهد تغییر کند. این طور که شنیده مى شود عمر مدیریتى محمد حسن به پایان آمده و او باید عرصه را به دیگرى واگذار کند تا دیگران هم شانس حضور در این پست را داشته باشند شاید آنها با هزینه اى کمتر توانستند پرسپولیس را به سر منزل مقصود برسانند. در مدیریت مدیرعامل جوان و جویاى نام پرسپولیس شکى نداریم اما انتقادات وارده به مدیریت او را هم نمى توان نادیده گرفت. البته طبیعى این است که در هر مدیریتى نقطه ضعف هایى وجود داشته باشد اما به قول یک دوست او در حد یک تیم رؤیایى هزینه مى کرد اما به اندازه یک تیم آماتور امتیاز از دست داد. درست است محمد حسن مى گوید ما تا به حال ۱۳ یا ۱۴ پنالتى مسلم خود را به لطف داوران از دست داده ایم اما باید به او یادآور شویم که جان برادر این طبیعت فوتبال است و اشتباهات داورى براى هر تیمى وجود دارد البته براى شما و پرسپولیس بیشتر از معمول.