بزرگترین بازی هفته پنجم لیگ با تقسیم امتیازات دو تیم مدعی به پایان
رسید. پرسپولیس که در سالگرد بازی معروف 6-0 سال 52 مقابل استقلال، بعد از
دو برد متوالی برای هتریک بردهای خود به فولادشهر گام نهاده بود، اگرچه در
حفظ تک گل سه امتیازیاش ناموفق بود اما شاگردان کرانیکار با نمایش قابل
قبولی که از خود ارائه دادند، هواداران پرشمار سرخپوش را به روزهای آینده
این تیم امیدوار کردند.
در این میان نباید از نقش پررنگ زلاتکو
کرانیکار به سادگی گذشت، مردی اگر کمی زودتر وارد پروسه تمرینات پرسپولیس
میشد، شاید الان به راحتی صدر جدول را از آن خود کرده بود. اغراق
نمیکنیم، تیمی که در زمین اصفهان، ذوب آهن پرقدرت را در زمین خودش حبس
میکند و در اکثر دقایق بازی حاکم بیچون و چرای میدان است قطعاً با شناخت
بیشتر سرمربیاش نسبت به لیگ برتر و شرایط تیمش حرفهای بیشتری برای گفتن
خواهد داشت. با مقایسه پرسپولیس فصل گذشته با تیم فعلی به راحتی میتوان
نقش کرانیکار را در بازی سرخپوشان دید. مردی که معادلات اول فصل را برهم
زده و با تکیه بر آمادگی بازیکنان، بهترین تیم را روانه میدان میکند. کی
فکر میکرد در حضور مهاجمانی همچون اشپیتیم آرفی و محسن خلیلی، بازیکنی
همچون هادی نوروزی در ترکیب سرخپوشان پایتخت بدرخشد؟ چه کسی تصور میکرد
در بین هافبکهای پرشمار پرسپولیس، محمد پروین به ترکیب اصلی راه پیدا کند
و به یکی از موثرترین بازیکنان این تیم تبدیل شود؟ چه کسی فکر میکرد کریم
باقری بعد از سیر نزولی که در فصل گذشته طی کرد، دوباره به مرد اول
پرسپولیس تبدیل شود و طی دو هفته، دو گل حساس به ثمر برساند؟ اینکه
کرانیکار در این فاصله کوتاه به قول خود یعنی نمایش هجومی از پرسپولیس عمل
کرده جای تقدیر دارد و نشان میدهد روزهای خوبی در انتظار قرمزهای پایتخت
است.
البته نمیتوان بهطور کامل ادعا کرد
مرجع خبری پرسپولیس : اردوی 6 روزه در امارات برای زلاتکو کرانیکار بسیاری از مسایل را روشن کرد. هرچند وی از 3 بازی 2 پیروزی بدست آورد و با برد شروع کرد و با پیروزی اردو را به اتمام رساند اما او بسیاری از مجهولات ذهنش را حل کرد. او از نزدیک همه چیز را دید و جوانانش را محک زد تا از این به بعد با شناخت بیشتری تیمش را روانه رقابتهای لیگ برتر کند.
کلاً برای یک مربی که فقط 12 روز قبل از شروع لیگ، هدایت یک تیم آن هم از نوع پرطرفدارش را بدون حداقل شناخت و در یک کشور غریب را برعهده گرفته است، مسلماً هماهنگ کردن تیمش مشکلات عدیدهای در برخواهد داشت چون بهطور طبیعی او نتوانست با پرسپولیس دیدارهای تدارکاتی مناسبی برگزار کند و در عین حال بازیهای لیگ و حساسیت تکتک امتیازات هم باعث شده بود که مرد کروات فرصتی برای آزمون کل موجودیت تیمش، شناخت از نفرات ذخیره در شرایط مسابقه و امتحان شیوههای تاکتیکی در این شرایط را نداشته باشد ولی حضور در امارات و دو بازی در تورنمنت چهارجانبه دوبی همراه با بازی دوستانه با الاهلی فرصت مناسبی بود تا کرانیکار بتواند تمام کاستیهای قبلی تیمش را برطرف کند.
مدیرعامل باشگاه پرسپولیس تهران گفت: تیم فوتبال پرسپولیس مشکلی برای خروج از امارات ندارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ورزشی پارسیان، عباس انصاری فرد درباره برخی شایعات پیرامون ناتوانی پرسپولیس در تسویه مالی هتل محل اقامت این تیم در امارات و همچنین عدم انجام این کار از سوی مسوولان باشگاه النصر اظهار کرد: چنین مسائلی صحت ندارد. از یک طرف چون باشگاه النصر میزبان این تورنمنت است و تمامی هزینهها بر عهده باشگاه النصر است بنابراین تعهد مالی برای ما وجود ندارد و از سوی دیگر باشگاه النصر نیز مشکلی برای پرداخت پول هتل نداشته و این مسائل بعدازظهر چهارشنبه حل شده است.
ادامه مطلب ...از آنجا که هنوز قطبی سبک یا فلسفه خود را در مدت حضور در ایران به اثبات نرسانده است، این نگرانی وجود دارد که این تجربه ذیقیمت بدون استفاده بماند!
ورزشگاه ملی منامه در 10 سال گذشته هرگز برای ایرانیان خوش یمن نبوده است و جالب اینکه در همه این 10 سال مربیان تیم ملی بعد از کسب نتیجه ضعیف در این کشور مورد حمله قرار گرفتهاند. امروز هم در بر همان پاشنه میچرخد و با یک شکست در یک بازی دوستانه، سیل تحلیلهای منفی روانه تیم ملی و سرمربی آن شده است. جالب اینکه در این میان کلیت فوتبال ایران نیز زیر سوال رفته و برخی کارشناسان عقیده دارند ما در آسیا دیگر مدعی نیستیم، حال آنکه این فقط یک مسابقه تدارکاتی بود. دیداری که سرمربی تیم ملی باید بعدها ثابت کند که از آن بهره لازم را گرفته است.
سندرم بحرین
اینکه چرا ایران کمتر توانسته مقابل تیم بحرین، نمایش مناسبی مقابل بحرین داشته باشد، احتمالاً همچنان به ریشههای روانی باخت تاریخی ما با بلاژویچ در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2002 بازمیگردد. از آن روز تا به حال ما مقابل بحرین و تیمهای در این رده، مثل عمان و اردن عذاب کشیدهایم و شکستهایی را مقابل آنها تجربه کردهایم. جالب اینکه فصل مشترک تمام این تیمهای عربی، سبک سرعتی و نزدیک به اروپای شرقی آنها بوده است. بحرین در بازی دیروز مقابل ایران، به همان سبک بازی میکرد. آنها یک تیم هماهنگ و پرقدرت بودند که هرگز مقابل ایران پا پس نکشیدند. ماچالا در بحرین همان کاری را کرده که با عمان کرده بود. تیمی که در جام ملتهای 2004 به شدت ایران را عذاب داد. این مربی با آشنایی به سبک فوتبال ایران همواره باعث آزار ما شده است. قبل از بازی هم مشخص بود که دیدار با بحرین برای ما چندان راحت نیست. به خصوص که ما سه بازیکن درجه اول خود را به همراه نداشتیم. با این حال، نکته مهم این است که سرمربی تیم ملی، از این مسابقه به نتایج عینی رسیده باشد. شاید اگر سرمربی تیم ملی ایران، گاس هیدینک بود، مطمئن بودیم که او از این شکست، بهره کافی را میبرد اما از آنجا که هنوز قطبی سبک یا فلسفه خود را در مدت حضور در ایران به اثبات نرسانده است، این نگرانی وجود دارد که این تجربه ذیقیمت بدون استفاده بماند، که البته به قول قدیمیها و مثل همیشه انشاءالله که بز است!
دقیقه 79 بچههای جایگاه 36 یک لحظه از تب و تاب افتادند، صدای سوتها و
کفهایی که دو ساعت به هم خورده بود و رنگش به سرخی میگرایید خیلی کم شده
بود. انگار همه منتظر اتفاقی بودند. اتفاقی که جواب خوبی باشد به این همه
حمایت اما کی بود که قدر بداند، بازی گره خورده بودو هیچکس به بازشدنش
امیدی نداشت. فقط یک نفر بود که میتوانست قدر همه آن صداهای گرفته شده و
کف دستهای سرخ شده را بدهد. یک دقیقه بعد حسین بادامکی وسط زمین صاحب توپ
شد، یک پاس بلند به مجتبی زارعی کافی بود تا«کایوت» جدید قرمزها از چپ
راه بیفتد. حمل توپ 20-10 متری هافبک تر و فرز قرمزها یک عاقبت خوش
میتوانست داشته باشد؛ یک پاس گل در ازای 30 دقیقه بازی. این بار پاس
کایوت خوب بود طوری که زارعی مطمئن بود آقاکریم دو سه دقیقه سرش داد
نمیکشد.
لحظه طلایی اما بالاخره فرا رسید. توپ از پای چپ کاپیتان
افتاد روی پای راستش، نزدیک بود خداداد افشاریان صحنه طلایی را خراب کند
اما آقاکریم نگذاشت همه چیز بههم بریزد. دستها را به حالت مخالف باز
کرد، استیل شوت گرفت و با منتهیالیه قسمت بیرونی استوک راست خود – از
همان آدیداسهای سه خط قدیمی – شلیک کرد. ارشاد یوسفی جلوی چشمش بود اما
کاری نتوانست بکند. توپ از یک مدافع دیگر هم رد شد، مرتضی اسدی کاپیتان
صبا شیرجه زد تا شاید روی خط توپ را دفع کند اما لحظه طلایی نباید خراب
میشد. چند ثانیه بعد دوباره صدای سوتها از انواع بلبلی گرفته تا یک
انگشتی راه افتاد، دستها به حرکت درآمد و گلوهای گرفته شده دوباره شروع
به فریاد کرد. روی جایگاه 36 یکی به دوستش میگفت: «آقا کریم زد» و دوستش
جواب میداد: «دمش گرم فقط اون میتونست امشب ناامید برمون نگردونه خونه.»
کریم
باقری 36 ساله رفته بود جلو تا کارش را تمام کند. هفته قبل میگفتند سر
دسته بازیکنان بوده تا اعتصاب کنند و طومار بنویسنداما شماره 6 ثابت کرد
هیچ وقت سردسته جریانهای منفی نبوده (البته اگر اعتصاب برای احقاق حق را
جریان منفی بدانیم.) او یک لیدر واقعی است. از آنهایی که هیچ وقت نمیتوان
در موردش بدبگویی یا بد بنویسی. هوادار نشسته روی جایگاه 36 درست میگفت.
فقط او بود که میتوانست پرسپولیس را برنده از زمین بیرون بیاورد. قبلتر
از آن گل استثنایی او بهترین بازیکن زمین بود دو سه نوبت پاسهایی داد که
به قول بچههای خودمان در سطح بوندس لیگا بود. فوقالعاده سر میزد. مثل
آرپیجی بالای سر دو سه مدافع صبا، حالا از هر کجا که شد. روی نقطه پنالتی،
گوشههای شش قدم و حتی عقبتر. موقعیتها را خودش خلق میکرد و خودش هم
میخواست تمامش کند. انگار این بازی نفسش تمام نمیشد، انگار در شب دوباره
راه افتاده بود. این بهترین بازی آقاکریم در لیگ نهم بود و وقتی هم که در
جای اصلیاش قرار گرفت - میانه آن مثلث تهاجمی و نزدیک به دروازه حریف –
نمایش